وقتی ژنتیک ناک اوت می شود

دیروز ظهر رفته بودیم خانه ی دوستِ مادرم.دخترش هم دوست من است.خیلی صمیمی که نه اما خب دوستیم.چندسالی از من بزرگ تر است.باردار بود و تازگی فارغ شده.قرار گذاشتیم بیاد خانه ی مادرش که هم خودش و هم دخترش را ببینیم.
دختر بچه ی نازی بود.خیلی شبیه به پدرش بود.بهتر است بگویم کپی بود اصلن.چشم هاش اما نه! یک رنگ خاص بود.یک رنگ خیلی زیبا.من مثلِ رنگ چشم هایش را خیلی کم دیده ام.شاید هم اصلن ندیده ام حتی.بحثِ چشم های این دختر کوچولو بود.بحثِ اینکه در خانواده ی مادری و پدری اش و تا جایی که خودشان می دانند و از چهره ی آبا و اجدادشان شنیده اند،کسی نبوده که همچین رنگ چشمی داشته باشد.تلفیقی هم نبود.به شوخی به مامان می گفتم "این کوچولو چقدر خوش شانسه.پدرِ من چشم هاش آبیِ خوشرنگ بود اونوقت من عرضه نکردم حتی یکم تُنِ رنگ ازش به ارث ببرم.حالا آبیِ اون رنگی نه، حتی آبیِ پررنگ هم نشدچشمهام،اون وقت این فسقلی از هیچ، همچین چشمِ خوش رنگی شکار کرده واسه خودش".مادر هم می گفت همین را بگو دخترِ بی دست و پا!بعدهم  آب می شدم از خجالت .
داشتم فکر می کردم من مونتاژ نصف به نصفِ مامان بابا هستم.درست نصف به نصف!.اینکه همه چیز باید سرجای خودش باشد از بابا به من رسید.یک وسواسِ زیر پوستی.ریلکسی و آرامشِ مادر نرسید هیچوقت.اینکه ریه ی مادر کمی مشکل دارد به من رسید ریه ی سالمِ پدر نرسید امّا.انقدرها هم بدشانس نبودم حداقل سفیدیِ پوستِ بابا رسید.اندام مادر رسید.حالت چشمانِ مادر رسید.لبخندِ پدر رسید.همه ی این ها نرسید و رسید.اما هرکس به من  رسید، گفت شبیه کی هستی تو؟
بدم می آمد از این آدم ها که از یک دختر بچه همچین سوالی می پرسیدند!چرا نمی دانستندشاید توت بچه  ی ابلهی مثل من  تا صبح گریه کند. که نکند پدرومادرش،پدرو مادرِ واقعی اش نباشند! بدم می آمد.
بگذریم...... چشم های خوش رنگی داشت.
نظرات 52 + ارسال نظر
نیلوفرجون سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 18:53 http://talkhoshirin2020.blog.ir

اونوخت مابایه توت آبی رنگ دوست بودیم. حیف شد شاید نینی شمام چشاش شبیه پدر بزرگوارتون بشه

آره حیفا.عوضش الان چشم عسلیم

شکیبا سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 18:59 http://sh44.blogsky.com

سلام
حتما یکی از اجدادش چشمش این رنگی بوده
خاله ام اصلا شبیه بقیه خواهر هاش نیست بور چشم سبزو سفید عین روسها و یه خاله دیگه ام قد بلند سبزه تند
یکی به پدر بزرگ پدریش و یکی به اجداد مادری رفته
سئوالهای بیخود زیادی از بچه ها میشه اینم یکی از اون سئوالهاست

سلام
ما خیلی چشم رنگی داریم تو خانواده پدریم
چه جالب خاله های کاملن متفاوت

خانومی سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 18:59 http://maaan.blog.ir/

عوضش من دقیقا کپی بابام هستم .البته رنگ چشمان پدر آبی ست و من نه . تنها تفاوتمون همینه ...

آخی ... پس مامانه چی؟ عدالتت کجا رفته بود (:

من سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 19:01

عزیزم شباهت یه امر نسبی است، دختر اولم رو هر کی با من میبینه میگه شبیه خودته، حالا اگه با من وباباش ببیننش میگن کپی باباشه، بالاخره من نفهمیدم شبیه منه یا باباش
توت جان یه سوالی ازت داشتم، یادمه یه بار گفته بودی که فرزانگان درس خوندی، میخواستم نظرت رو درمورد این مدارس بدونم، دختر من هم وارد فرزانگان شده، ممنون میشم جواب بدی.

احتمالن تلفیقی از هردوتون هست دیگه
فرزانگان دقیق نمی دونم منظورتون چیه. من تیزهوشان و نمونه دولتی درس خوندم. از نظر من نمونه دولتی عالی بود.البته به غیر از اون بخش چادر،که پوشیدنش برای من سخت بود.از لحاظ علمی عالی بوداما. آزمون هایی که هر هفته داشتیم.تست زنی ها.خیلی خوب بود
البته اون چندسال پیش بود و الان رو نمی دونم چجوریه شرایطش.
ببینید یه چیزی که هست اینه که هرکدوم از بچه های این مدارس قبلن تو مدرسه ی خودشون جز تاپ ترین دانش آموزا بودنو با کم ترین وقتی که برای درس می ذاشتن بهترین نتیجه رو می گرفتن. اما وقتی میرن تو این مدارس می بینن خیلی از اونا تاپ تر و بهتر هم هست.باید روحیه اش و نبازه و حس رقابت داشته باشه.در این صورت خیلی می تونه موفق باشه تو جو این مدارس.

پپل سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 19:17 http://ma-eshgh.blogsky.com

جالب بود. تا حالا به این سوال اینجوری نگاه نکرده بودم!
یادم باشه بیشتر حواسم به سوالام باشه

بچه های الان خیلی بیشتر از او ن زمان من می فهمن

Amitis سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 19:49

rang cheshm haye bache, avaz mishe, rang cheshm ersie, age nadashte bashan tu famil, bache cheshm rangi nemishe be hich vajh ;) negaran nabash!

نت نداشتم کامنتت رو تایید کنم توضیح نوشت گذاشتم آخه دو ماه و نیمشه. شاید هم عوض بشه.من مدام چکش می کنم اگه عوض شد میگم
اما خیلی خوش رنگ بود (:

شهلا سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 20:47

منم تعجب میکنم .چرا همه چیزهای خوب روبه ارث نمیبریم .همسر من روشن چشمه ومن چشمم قهوه ی مهسا چشمش سیاه سیاه .چه جوری اینطوری میشه
ولی بچه هرطوری باشه دوست داشتنیه توت جان .دوسه تا بیار تا بدونی من چی میگم

چشم سیاهم خیلی خوبه
یعنی تا دو سه تا نداشته باشم متوجه نمیشم؟
فیکس دو سه تا؟

آنا سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 21:50 http://aamiin.blogsky.com

چند وقتشه بچه؟ آخه خیلی از بچه ها اوایل رنگ چشم هاشون یک طور دیگه است. بعد چند وقت یک رنگ دیگه می شه.

نمی دونم شایدم عوض بشه

باران سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 22:50 http://baranoali.blogsky.com

سلام عزیزدلم
ووووی من عاشق نوزادم. اگه من اونجا بودم گاز گازیش میکردم :)

الهی فدات بشم به خودت نگو این حرف رو. بزرگترها نباید این سوال ها رو بپرسن

سلام بارانی
مامانش می ذاشت مگه گاز بگیرمش؟
خدا نکنه... بچه بودم و نادان دیگه اونام منظوری نداشتن

Amitis سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 23:13

قربونت رنگ چشم عوض میشه ، تیره میشه ، حداقل تا ٦ ماه این اتفاق میفته ، می خوای عکس های بچگیم رو بفرستم مدرک ؛)

چه رنگی بود چشم هات؟ الان تیره است؟

جلبک خاتون سه‌شنبه 17 شهریور 1394 ساعت 23:45 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

منم نصف نصفم...
این نصف خودش به نصف های بیشتری تقسیم میشه به طوری از خواهرزاده ی شوهر خاله ی مامانمم یه چیزایی به ارث بردم!!!!!
کلا جلبک ها ژنتیکی اینجوری ان....ممکنه یهو از اسپیروژیر های همسایه ی اقیانوس بغلی هم یه چیزی به ارث ببرن:)))))

از دست تو ....
حالا در کل چی از آب در اومدی؟
بنظرم خوب باشی (:

مهناز چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 00:05 http://www.1zan-moteahel.blogsky.com

رنگ چشمای بیشتر نوزادا ترکیبیه.چشمای ساشا طوسی بود با رگه های عسلی!!یه چیز عجیب و خوشرنگ.ولی بعده چند ماه کم کم برگشت و قهوه ای شد!البته اگه بعده هفتاد روز هنوز دقیقأ همون رنگه,پس احتمال داره همین باقی بمونه!!!
سؤالای مزخرف که از بچه زیاد میپرسن!مامانتو بیشتر دوس داری یا باباتو!!!!!

جواب بچه ها هم واحده خوشبختانه!!
همشون میگن هردوشون رو

سپیده مامان درسا چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 01:29

منم که کپی بابا جونم هستم
اصلا دختر اونم دختر اول به بابا میره مثل دختر خود من کپی بابا جونشه
الهی همیشه تنت سالم باشه و زیر سایه ی پر مهر مامان و بابا ی عزیزت به خوبی زندگی کنی دوست خوبم

آره درسا شبیه خودت نیست
ممنونم سپیده
همینطور درسا خانم خوشگل

آوا چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 01:54 http://ava-life.blogsky.com

خدا نصیب کنه برا جوجه من ...دوس دارم چشماش رنگی بشه ، البته همسری هم چشم رنگیه

باباش چشم روشنه؟ بعیدم نیست که یه فسقله چشم رنگی بشه... ای جانم
یه دفعه میری ها آوا!!

Amitis چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 06:02

من چشم هام الان رو رنگش هر کی یه چیزی میگه ؛) نه خیلی تیره نیست، یک تم سبز تیره داره ،ولی بچگیم روشن ، روشن ، ابی!

فکر کن... از ابی به سبز
یعنی چی همون اول تصمیم خودشو بگیره دیگه (:

بانو(: چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 06:15 http://25333.blogfa.com

والا ما ک هرسال ک چ عرض کنم هر چند روز یکبار تغییر چهره میدیم،امروز یکی میبینه میگه ب بابات رفتی فردا یکی میبینه میگه کپی مامانتی،خدا عالمه((:

هرچند روز یه بار؟؟ لابد توام ترکیبی هستی دیگه

خانم آبی چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 09:19 http://mrsblue.blogsky.com/

آخی.. دوستش داشتم.. بفشارش.. تپلم بود توت فرنگی؟

فشردم.چلوندم.یواشکی گاز گرفتم....
صورتش آره تپلیه خوشگل بود.اما بدنش متوسط بود

سیمای چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 09:26

ای جان نازییییییییی
گریه میکردی؟؟

اوهوم سیما... عقل درست و حسابی نداشتم دیگه

سحر چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 09:31

من ترکیبی ام...واسه همین شبیه هیچ کدوم نیستم

عه!! یه جوری ترکیب شدی که شبیه هیچ کدوم نباشی
شایدم هستی خودت نمی دونی (:

پیچک چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 09:41 http://Www.duallove.blogsky.com

من ی دختر خاله دارم ا مادر بزرگ مادر بزرگش چشم رنگی بوده و پدر و مادرش حسابی سبزه و مشکی هستند و تمام اطرافیانش هم سفید چشم رنگی ندارن اما این به مادر بزرگ مادر بزرگش رفته پس از کلی تحقیق فهمیده البته

سلام خوش اومدی
منم میگم شاید یکی تو گذشتگانشون بوده چشم هاش این رنگی باشه و اینا خبر ندارن
البته بچه ها میگن شاید رنگ چشماش عوض شه
نمی دونم

سمنو چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 09:55

من اما دقیقا شکل مامانم شدم :دی
خواهر کوچیکه هم دقیقا شکل بابا!!
فقط یه چیزی... ما هم تو کل طایفه بگم، چشم رنگی نداشتیم.
من اما تا تقریبا نه ماهگی چشام آبی بود و خواهره تا همون حدود سبز!!!
بعد الان ولی دوتاییمون چشامون عسلی شده :|

ولی ما انقدر چشم رنگی داریم.بابام و عموم و مامان بزرگم آبیه چشم هاشون.عمه هام یه رنگی که نمی دونم چه رنگیه... و همه هم از دم بور
بعد من نه اونوریم نه اینوری.. ما بینم.بلاتکلیفم (:
چه جالب از سبز و ابی به عسلی...

سارا چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 10:26 http://perinparadais.blogsky.com/

وای توت فرنگی چشم آبی نه نه دوست نداشتمتوت فرنگی با چشای عسلی عالیه .

لوس شدم واست الان سارا

بانو سین چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 10:29 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

منم بعضی وقتا به خودم نگاه میکنم تلفیقی از مامان و بابام هستم ولی چیزهای خوب نه ... دماغ بزرگ از بابا .... ابروی کم پشت از بابا .... مامانم دستهای کشیده داره من نه .... تقریبا از هر دو طرف قدا بلند ولی من به خالم رفتم .... بعضی وقتا مامانمو اذیت میکنم میگم مامان .... چی به دنیا اوردی ... فکر نکی زشتم یک وقتی .... خیلی از خودم تعریف کردم ....

وای من مردم از خنده
فکر کن هردو طرف قد بلند این وسط به خاله کشیدی شما؟... تو از من هم بدشانس تری که
نه نگو... ما با نمکیم زشت نیستیم

دخترک چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 10:41

من خونه نیستم توتی جان
ممنون خبرمو گرفتی همتونو با گوشی میخونم اما از اونجایی که هربار با گوشی کامنت گذاشتم به دست کسی نرسیده دیگه بسنده می کنم به خوندن
خیلی خیلی ممنون خبرمو گرفتی
بعدشم یه سوال مهم دیگه هم از بچه ها میپرسن کدومو بیشتر دوست داری؟؟؟
آخی یعنی فکر میکردی سر راهی؟؟؟

آهی هی دیدم نیستی نگرانت شدم
آره فکر می کردم. خنگ بودن جرم نیست که

پیچک چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 10:56 http://Www.duallove.blogsky.com

آره شاید عوض شه
من خودم چشمام سورمه ای بوده تا یک سالگی بعدش تغییر کرده

سرمه ای که حتمن عوض میشه
من نوزاد چشم سرمه ای زیاد دیدم.فکر کنم بخاطر شیری هست که می خورن

نرگس باران چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 11:28

الهی بگردم! چقد خنگول بودی!

دست شما درد نکنه

زهره چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 11:56 http://a3moone7om.blogsky.com

میگن آدم به هفت پشتشم میره
شاید یکی از اجدادشون که اینا ندیدن رنگ چشمش اینطوری بوده
منم ژنتیکمو ناک اوت کردم
نه چشمای رنگی مادرمو به ارث بردم نه قد پدرمو
و بقیه چیزا

اوا!! برگشتی از سربازی؟
خسته نباشی زهره جان...

مهدیا چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 12:00 http://mahdia.blogsky.com

رنگ چشم بچه ها تا5-6 ماهگی هنوز ثابت نشده. ولی همین رنگی بمونه خوبه.منم بابام چشاش ابی خوش رنگ بود خوش بختانه ژنش به من هم رسید با اندکی تفاوت و سبز شد.
دیدن یه جوجه ی کوچولو خیلی خوبه.با اون چشما ی خوشگلش.

آخی مهدیای چشم سبز
خیلییییی اصن حال آدم رو خوب می کنه

دختر همساده چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 13:16 http://zizinet.blog.ir

عزیزم به رنگ چشم بچه اعتماد نکن.
تا شش ماه اول ممنکه تغییر کنه.
نمیشه که رنگ چشمی داشته باشه که تو هیچ کدوم از خانواده ها نبوده باشه.یا بقول تو از هیچ باشه!
نوزادها معمولا چشمهای اکثرشون به یه جور رنگ آبی میزنه اما خیلی زود عوض میشه و مامان باباش میخوره تو برجکشون :)))
چقدر احساسی بودی توت جان...
عزیززززم...

منم خیلی نوزاد دیدم که رنگ چشمش عوض شده
واسه این اونطوری نبود.بنظرم چشمهای خودش بود
حالا اگه عمری باشه بعد از چندماه می بینمش دیگه
خبر چشم هاشو میدم بهتون
احساسی و خنگ (:

من چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 13:22

ممنون توت جان

قربانت من جان

مرمر چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 14:17 http://www.m-h-1390.blog.ir

منم تلفیق از پدر مادرمم خااا ولی وقتی بچه بودم فوتو بابام بودم اما الان رفته رفته دارم شبیه مامانم میشم...
عدالت خوب رعایت میکنم من
عجیب دلم نوزاد میخواد...

چه جالب! چطوری میشه یه مدت شبیه یه کدوم بود یه مدت شبیه اون یکی!!
منم کسی که اینطوری بوده دیدم . عجیبه ها...
از دست این ژنتیک
اصن بخاطر همین نکات مبهمش بود که من تجربی نخوندم

موژان چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 14:20 http://zendegyema.persianblog.ir/

توت فرنگی منم وقتی بدنیا اومدم چشام آبی روشن خیلی خوشرنگ بود با پوست سفید عین برف و موهای طلایی و نرم با لبای قلوه ای سرخ سرخ و و و و ولی تو بیمارستان عوض شدم میفهمی عوض شدم

وااااای این که من بودم!!!! درست منو توصیف کردی

نکنه ما خواهریم؟ همدیگه رو گم کردیم... هاهاها

پریا چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 16:44 http://athletic-programmer.blogsky.com/

هر کس منو با عکس مامانم مقایسه می کنه، میگه کپی مامانتی
هر کس منو با بابام می بینه، میگه کپی باباتی
خلاصه که من هنوز نمی دونم شبیه کیم
ولی چشمهام از بچگی قهوه ای تیره بود :)

یکی از دوستانم یکی از چشمهاش قهوه ایه و اون یکی ابی مایل به خاکستری.
همیشه میگه ژن هام مست کرده بودن موقع انجام کارهاشون

پس تو هم مثل من سردرگمی
منم یکیو دیده بودم چشمهاش دورنگ بود...
طفلی

کوروش چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 16:50 http://www.parse77.blogfa.com

باحضورت...
خلوتم را آذین می بندم...
......
گاهی همین حوالی...
جای برای نشستن احساست هست...
کبوترکه باشی...

بله...

اتشی برنگ اسمان چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 17:22

توت جون دخمل من کپییییییی باباشه یعنی مو نمیزنه باز شانس اوردم چهره باباش خوبه...هههه
یهنی مثل سیب از وسط نصف شده هستن این دو تا

آخی... من شنیدم دختر بیشتر شبیه باباش میشه
نمی دونم درسته یا نه

مریم بانو چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 19:38 http://rozhan313.blogsky.com

منم همینم...
هرکس یه چیزی میگه...
: )))
منم مثل تو تو بچگیم همه این حرف ررو میزدن و من تا مدتها فک میکردم پرورشگاهیم ، واسه خودمم داستانم میساختم که یه خواهر دو قلو دارم حتما : )))

آخی! یعنی چی آخه! ما چقدر ساده بودیم بانو (:

مبی چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 20:16 http://inthisworld.blogsky.com

آبجی منم اوایل چشماش یه رنگ خاصی بود اما بعدش شد قهوه ای. طرف پدرمون چشم رنگی زیاده ما بچه ها رفتیم طرف مامان و قهوه ای همه از یکدم.

اشکال نداره چشم قهوه ای هم قشنگه.

شادی پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 00:25

سلام توت خوشکلم. خوبی الحمدلله؟ گلابی جان خوبه ؟ منم ترکیبی از مامان و بابا و عمه ها هستم. منم همش نق بعضی چیزارو میزنم. مثلا سفیدی زیاد پویت مامان بهم نرسیده. عوضش تپلی اش رسیده. کم مویی صورت و بی مویی دست و پاش نرسیده. باسن درشت عمه ها نرسیده. عوضش پرمویی شون بم رسیده. و خیلی چیزای دیگه.
بووس

آخ آخ آخ.... اما نمکی بودنت رو که به ارث بردی شادی جونم

سهیلا پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 00:56 http://rooz-2020.blogsky.com/

پسرم امید هم وقتی به دنیا اومد چشمهای خاکستری خوشگلی داشت.خیلی ذوق کرده بودم. اما هرچی بزرگترشد رنگ چشمش تغییر کردوالانم که قهوه ایی هست.
یه همساده هم سالها پیش داشتیم که دوتا دختردوقلو به دنیا آورد یکی بور و بلوندوموصاف ویکی سیاهه نارگیله باموهای مشکی و فرفری....

وای چه دوقلوهای بامزه ای بودن... فکر کن

موژان پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 01:02 http://zendegyema.persianblog.ir/

واییییی خواهر بالاخره پیدات کردم ( با لحن هندیها بخون ) من میدونستم یه حسی بهم.
میگفت من یه خواهر دارم

یه صدمتر برو عقب بعد یهو بدو بیا بغلم
موزیک بالیوودی باشه.... پلیز

بنفش پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 01:30 http://dancelife.blogsky.com

منم دوس داشتم رنگ چشم بابامو به ارث ببرم اما هر چی تلاش کردم نشد :دی

تلاشت کافی نبوده لابد (:

nht پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 10:00 http://ruzhayearghavani.blogsky.com/

جالبه که این سوالا وقتی ما بچه بودیم خیلی ازمون پرسیده میشد و خیلی هامون رو به فکر فرو می برد ولی الآن دیگه نسل ما که خودشون خیلی طعم اینجور سوالا رو چشیدن دیگه کمتر پیش میاد چیزی بپرسن .. مثل همون سوالای مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو و ....
شاید به همین خاطره که نسل جدید به خاطر برخوردایی که نسل ما باهاشون کردن خیلی راحتتر از ما زندگی میکنن
البته فکر کنم خیلی جدیش گرفتم من !

نمی دونم
اما من خیلی جدی می گرفتم این حرف هارو وقتی بچه بودم!!

نیلوفرجون پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 11:32 http://talkhoshirin2020.blog.ir

بعد کلی وقت اومدی زبونت رو نشون میدی؟
نوچ نوچ نوچ

جلبک خاتون پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 21:00 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

نمیدونم خاله....
خواهر زاده ی شوهر خاله ی مامانم مرده نمیدونم خوشکل بود یا نه؟!
خخ....
جلبک ها به خاله هاشونم میرن راستی!
احتمالا باید مثه تو باشم دیگ...:)
هووووووم.....پس خوشگلم!
یوووهوووووو......جلبک هستم یک خوشگل!

نه مثل من باشی که بی ریخت میشی ):

آیا می دونستی من هیچ وقت خاله نخواهم شد؟

جلبک خاتون جمعه 20 شهریور 1394 ساعت 03:55 http://www.zendegiejolbakieman.blogsky.com

نخیر...بیجا میکنی...
تو خاله ی منی...ساکت...حرف نباشه...
میدم عمو گلابی بزنه از وسط دو شقه ت کنه ها؟...افتااااد؟

چرا می زنی... نگفتم نیستم که
هستم ...هستم (:

آویشن شنبه 21 شهریور 1394 ساعت 12:16

حالا چشماش چه رنگی بود؟
منم از هر دو طرف یه چیزایی به ارث بردم،از لحاظ ظاهری بیشتر به خونواده ی پدریم رفتم،غیر از چند تا چیز کوچیک،ولی از لحاظ رفتاری به خونواده ی مادریم رفتم.واقعا اینجور سوال پرسیدنا از یه بچه درست نیست،یا اینکه میپرسن باباتو دوست داری بیشتر یا مامانتو؟
نمی زارن بچه از بچگیش کیف کنه،همش دنبال ایجاد سوراخ میگردن.والا

اوممم ...چشماش ....
بخدا نمی دونم ...یه رنگ خوشگل بود ولی...
سوراخ؟ مردم از خنده آویشن

بلوط سرخ شنبه 21 شهریور 1394 ساعت 21:31 http://redoak.blogsky.com

منم ترکیب پدر مادرمم. اخلاق هام بیشترش شبیه مامانم است و بعضی از ویژگی های ظاهری شبیه بابام.

خوبه دیگه عدالت رو برقرار کردی

آیدا یکشنبه 22 شهریور 1394 ساعت 07:38 http://Aiiidddaaa.blogfa.com

ای جااااااااااااانم گریه برا چی میکردی خو
حالا شبیه اونا نباشی چی میشه یا اصن مال ِ بابا و مامانت نباشی چی میشه مهم اینه الان بابا و مامانتن

بچه بودم دیگه!

رویا دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 01:17 http://khoshbakhti1393.blogsky.com

سلام دختر خوب چطوری؟خدا بد نده عزیزم؟اتفاقی افتاده؟برادرت بهتره؟چی شده؟نگران شدم

سلام رویا جان.ممنون شما خوبی؟
خدا که بد نمیده
برادرم دیروز عمل داشت.شکر خدا الان خیلی بهتره
دعا یادت نره واسش

مریم دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 11:24

سلام عزیزم ان شاء الله که حال برادر عزیزت زودتر خوب بشه .

سلام.ممنونم

میو جمعه 27 شهریور 1394 ساعت 15:05

چه جالب بچه ها همه در مورد این که به کی رفتن نوشتن:) فکر کنم من این وسط شانس اوردم! قد بلندم به مامان و بابام رفته فرم هیکلمم همینطور. لب های قلوه ای پررنگ و گونه های پر و حالت بیضی صورتمم به مامانم. درشتی چشما و پر بودن و کشیدگی ابروهامم به بابام. کشیدگی دستام به هر دوشون برده.مامانم پوستش سبزه س ولی بابام خیلی سفیده من به اون بردم. ولی نکته جالبش اینه که مامان بابام هیچ کدوم مژه های خیلی بلند ندارن ولی مال من خیلی بلنده فرم بینیمم تو فامیل به هیچ کس نرفته صاف و کوچولوه. و این که رنگ چشمای من شدیدا تغییر میکنه. از مشکی به سبز و ابی و انواع رنگ ها! چیزی که تو کل فامیل نداریم. البته خانواده خالم چشم رنگی اند ولی رنگ چشماشون ثابته. خوشبختانه پر بودن موهامم به مامان و بابام رفته ولی موهای من دورنگه یه چیزی بین بور و خرمایی و گاهی وقتا حتی با سایه ای از مشکی!الان که کامنتای بچه ها رو خوندم تازه فهمیدم بقیه چقد حق دارن که همیشه بهم میگن تو خیلی شانس اوردی همه ی خصوصیات خوب والدینتو به ارث بردی ولی مثلا فرم بینی و موهای زیاد بدن و چند تا چیز دیگه بهم نرسیده!

اوف!! چه شانسی آوردی هنگام شکل گیری (:

اذر شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 00:03

من هر چند سال یه بار کلا عوض میشوم بچه بودم بور سفید بودم موهام صاف بود بعد موهام و چشمام تیره شد الان موهام خرمایی و فرفری شده

(:

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.