باور کنید به ما مربوط نمیشهِ!

از وقتی مادر شدم.....

یاد گرفتم به عنوان یه شخصِ سوم، تو رابطه ی مادر و فرزندیِ دیگران دخالتِ بی مورد نکنم و در موردِ همه چیز اظهار نظر نکنم.


به من ارتباطی نداره بچه ی دیگران چطور تغذیه میشه، من دکتر اون بچه نیستم. مادرِ هیچ بچه ای موظف نیست سوال های من رو پاسخگو باشه. 

به من ارتباطی نداره که بچه ی دیگران چند وعده و در هر وعده اش چقدر غذا می خوره. من حق ندارم راجع به پوشش بچه ی دیگرن نظر بدم. حتی حق ندارم سوال کنم که چرا موهاش رو کوتاه نمی کنید؟. مادرِ هیچ بچه ای موظف نیست برای من توضیح بده که زیاد بودن موهای بچه اش ژنتیکیه و هیچ تاثیر سوءی روی روند رشدش نداره. اون مجبور نیست منو توجیه کنه که شیرخوارش از مکمل زینک استفاده می کنه و بلندی  موهاش جلوی رشدش رو نمی گیره!

به من ارتباطی نداره که اون بچه چند کیلوعه و قدش چند سانته وچرا تو خونه و در دمای مناسب لباسِ گرم تنش نمی کنه؟. من حق ندارم به بچه ی دیگران هیچ چیز بخورونم و حتی حق ندارم که بپرسم چرا فلان مواد غذایی رو به بچه ات نمیدی؟. مادرِاون بچه وظیفه ای نداره که واسه من توضیح بده بچه اش به مرکبات حساسیت داره. 

من حق خیلی چیزهای دیگه رو هم ندارم.

من حق ندارم یک مادر رو بِرَنجونَم .... امیدوارم یادم بمونه.

نظرات 2 + ارسال نظر
mahee شنبه 14 اسفند 1395 ساعت 17:16

ادم مادر که میشه خیلی چیزارو یاد میگیره تازه..همین حرف نزدن و یا به موقع حرف زدن یکیشه

اوهوم

حالا دیگه در این حدم حساس نباشیم بد نیست ها
درسته که بعضیا یاد گرفتن زیادی در کار دیگران دخالت کنن
اما ما هم یاد گرفتیم اگه یکی یه چیزی حتی از سر مهربانی گفت سریع جبهه بگیریم
بابا اینهمه سخت نگیریم
البته میدونم چون من مادر نیستم این حساسیت را درک نمیکنم

وقتی یک حرف بارها تکرار شه و سوالی به دفعات پرسیده شه به احتمال زیاد شمام اذیت میشی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.