بعدن نوشتیم: ببخشید خیلی عصبانی بودم! هورمون هام به هم ریخته! معذرت می خوام ازتون... کامنت هاتون تایید نشد آخه یه چیزایی تو بعضی هاش بود که ممکن بود کسی ناراحت بشه! اماهمه رو خوندم خیلی مهربونید.... باز هم میگم معذرت می خوام
توت فرنگی بخاطر یه کامنت از یه کسی میخوای کلا بری؟ اذیت نکن دیگه همه که شک ندارن عزیزم من خودم اصلا یک درصدم این فکر به سرم نزد حالا یکی اومده گفته عصبانی بشی حق داری اما نباید خدافظی کنی
سلام دختر خوب بیا ببینم مگه هر کی هر حرفی زد ما باید جدی بگیریم و خودمونو اذیت کنیم...اون دوست عزیزمونم به اندازه ی برداشت و درکش از ماجرا حرف زده پس ما نباید نگران برداشت و درک اشتباه دیگران هم باشیم عزیزم منتظر یه پست جدید هستیم شدیدا
همین مریم که قصه اش رو گذاشتم خیلی غصه خورد که من بخاطرش برم! نخواستم ناراحتش کنم... همینطور دوستام نمی دونم!! تو لحظه ی عصبانیت تصمیم بگیری همینه دیگه الان حس تتلو بودن بهم دست داده می دونی چرا؟
فدای تو که خانوم توت فرنگی مهربون خودمون هستی حالا بگو چی شده که دوست عزیز ما ناراحت شده بود راستی عیذت هم مبارک خانوم گل
عید تو هم مبارک بارانی
صبح اومدم دیدم یکی از دوستام کامنت گذاشته که: احساس می کنم مریم همون توت فرنگیه بعد من اول این شکلی شدم بعد این شکلی در آخر هم نتونستم به عصبانیتم غلبه کنم و اومدم پست گذاشتم که دیگه نمیام اینجا اما وقتی عصبانیتم فروکش کرد و کامنت های دوستهای مهربونم رو خوندم پست رو حذف کردم
وای ترسیدم دختر...فکرم هزار راه رفت.ولشون کن بابا خدایی چه چیزا ب ذهنشون میرسه...تورو خدا زود از کوره در نرو تو فضای وبلاگ نویسی ازین حاشیه ها زیاده خودت ک بهتر میدونی.نیبنم واسه این چیزا الکی غصه بخوریااااااا
سلام توت فرنگی جان. ببخش عزیزم من چندروز به نت دسترسی نداشتم. داستان رو خوندم و حرفی که بهت زده شده و تصمیمی که گرفته بودی. اما اهمیت نده و به اینجور آدما راه بزرگ شدن تو حماقت نده. همونطورکه بقیه گفتن مریم اصلا نباید به شوهرش چیزی بگه. این صداقتی که سر وقت خودش نبوده حالا دیگه خانمانسوز و آبرو بره . گذشته ها گذشته و دیگه فایده نداره بگیم که چرا فلان اشتباه را کرده و چرا فلان کار مثبت رو نکرده. اما فقط آینده روبروشه سخته اما باید بایسته رو پاش و دل بده به مردی که داره باهاش زندگی میکنه. نذاره وضع از اینی که هست بدتر بشه . انشالله خدا بهش کمک کنه و دلی بهش بده که یه مسافر رو ازش پیاده کنه و مسافر زندگیش رو سوار کنه . اگه کمی بیشتر تمرکز کنه عشق به مرد زندگیش هم تو دلش جوونه میکنه و رشد میکنه. عشق اول هم میشه یه خاطره شیرین برای وقتهای تنهایی . به حرف سخته اما به امتحانش می ارزه .
توت فرنگی!
توت فرنگی بخاطر یه کامنت از یه کسی میخوای کلا بری؟
اذیت نکن دیگه همه که شک ندارن عزیزم من خودم اصلا یک درصدم این فکر به سرم نزد حالا یکی اومده گفته
عصبانی بشی حق داری اما نباید خدافظی کنی
سلام دختر خوب بیا ببینم مگه هر کی هر حرفی زد ما باید جدی بگیریم و خودمونو اذیت کنیم...اون دوست عزیزمونم به اندازه ی برداشت و درکش از ماجرا حرف زده
پس ما نباید نگران برداشت و درک اشتباه دیگران هم باشیم عزیزم
منتظر یه پست جدید هستیم شدیدا
عزیزم. من که مدتی با شما اشنا شدم هم مطمئن هستم که شما توت فرنگی هستید و او مریم.خواننده های وبلاگ از هر سطحی هستند .
سلام عزیزم خوبی؟
از این کامنت ها زیاده خودت رو ناراحت نکن...تا پست رو حذف نکردی رمز رو به من بده
سلام
می فرستم واست
الهی من قربونت برم
توصیه های من چه زود کار خودش رو کرد
بوسم بت رسید توت خوشکلم؟
واااای عاشقتتتتممممم بخدا
عزیز دلم لوووووس خوشکلم
شادی
خیلی ناراحت بودم. ببخشید! تو همیشه به موقع میای
همیشه خوب باش
ببخشید کامنتت رو تایید نکردم زهره
خواهش میکنم خوشکلم
اصن بت نمی اومدااااا. قیافه شو.
الان خیلی بهتره. بقول گلابی جان،خیار چمبر خوشکلم
همین مریم که قصه اش رو گذاشتم
خیلی غصه خورد که من بخاطرش برم! نخواستم ناراحتش کنم... همینطور دوستام
نمی دونم!! تو لحظه ی عصبانیت تصمیم بگیری همینه دیگه
الان حس تتلو بودن بهم دست داده می دونی چرا؟
چرا گلم؟
آخه اون همیشه خداحافظی می کنه سریع برمی گرده!
این چه قیافه ای یه سپیده؟
چه مهربونی عزیزم.
قسمت دوم رو بگذار :( فکر کنم گذاشتی من خواب بودم :( ساعت هامون به هم نمیخوره
نه نذاشتم اینی که می بینید حذف شده چیز دیگه ای بود
چه خبر بوده اینجا؟از کارای آنا میکنی؟ مینویسی پاک میکنی؟
صبر کن الان میام وبت بهت میگم
من که نفهمیدم چی شد
الان خوبی؟؟
هیچی مریم
صبح یه اتفاقی افتاد که من از رو عصبانیت اومدم گفتم دیگه نمیام و خداحافظ و این حرفا
فدای تو که خانوم توت فرنگی مهربون خودمون هستی
حالا بگو چی شده که دوست عزیز ما ناراحت شده بود
راستی عیذت هم مبارک خانوم گل
عید تو هم مبارک بارانی
صبح اومدم دیدم یکی از دوستام کامنت گذاشته که:
احساس می کنم مریم همون توت فرنگیه
بعد من اول این شکلی شدم بعد این شکلی در آخر هم نتونستم به عصبانیتم غلبه کنم و اومدم پست گذاشتم که دیگه نمیام اینجا
اما وقتی عصبانیتم فروکش کرد و کامنت های دوستهای مهربونم رو خوندم پست رو حذف کردم
اینجا چی شده؟!!!توت فرنگی خوبی عزیزم؟؟؟ شوکه شدم الان چشام اینطوریه0_o
مهربانو ی خوشگلم به باران و مریم گفتم چی شده دوستم
جوابم به کامنت با ران رو بخون عزیزم
ببخشید که این o-0 شکلی شدی
ناراحت شده بودم خب تو ناراحت بودی
نبینم ناراحت باش دوست خوبم
منم نبینم مامان درسا ناراحت و این شکلی باشه
اعصاب مصاب نداریا
ترسوندیما
اروم باش عزیزم ماچ
عصبی نیستم
اما خیلی حرفه واسم سنگین بود خب! یکم حق بده بهم
ماچ ماچ
عیدت مبارک دوست خوبم
مرسی سپیده جون
فدای تو مهربون
عزیزدلم از این حرف ها اصلا ناراحت نشو
اینجور دوست ها رو بسپر به حال خودشون
عیدت مبارک توت فرنگی جان!
ای جان من یادم رفت بیام رمز بدم بهت دریا
وای ترسیدم دختر...فکرم هزار راه رفت.ولشون کن بابا خدایی چه چیزا ب ذهنشون میرسه...تورو خدا زود از کوره در نرو تو فضای وبلاگ نویسی ازین حاشیه ها زیاده خودت ک بهتر میدونی.نیبنم واسه این چیزا الکی غصه بخوریااااااا
چش
سلام توت فرنگی جان. ببخش عزیزم من چندروز به نت دسترسی نداشتم. داستان رو خوندم و حرفی که بهت زده شده و تصمیمی که گرفته بودی. اما اهمیت نده و به اینجور آدما راه بزرگ شدن تو حماقت نده. همونطورکه بقیه گفتن مریم اصلا نباید به شوهرش چیزی بگه. این صداقتی که سر وقت خودش نبوده حالا دیگه خانمانسوز و آبرو بره . گذشته ها گذشته و دیگه فایده نداره بگیم که چرا فلان اشتباه را کرده و چرا فلان کار مثبت رو نکرده. اما فقط آینده روبروشه سخته اما باید بایسته رو پاش و دل بده به مردی که داره باهاش زندگی میکنه. نذاره وضع از اینی که هست بدتر بشه . انشالله خدا بهش کمک کنه و دلی بهش بده که یه مسافر رو ازش پیاده کنه و مسافر زندگیش رو سوار کنه . اگه کمی بیشتر تمرکز کنه عشق به مرد زندگیش هم تو دلش جوونه میکنه و رشد میکنه. عشق اول هم میشه یه خاطره شیرین برای وقتهای تنهایی . به حرف سخته اما به امتحانش می ارزه .