من قفل کردم!

دست و پاهام داره به شدت  می لرزه! نزدیک بود زیر یه ترانزیت له بشم! نمی دونم چی شد که له نشدم! همه ی تنم افتاده به رعشه


+هیچ وقت به خیابون های این مملکت اعتماد نکنید به خصوص وقتی پیاده هستید

نظرات 28 + ارسال نظر
آوا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:08 http://ava-life.blogsky. com

خداروشکر که سالمی ....

بیست دقیقه است تو شوکم آوا

نیاز دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:19

عزیزم خدا رو شکر به خیر گذشت
مواظب باش دیگه اجی

نیاز... نیاز... اگه بدونی....
ممنون خواهری

سارا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:29 http://perinparadais.blogsky.com/

فکر کن مارمالاد که هیچی رب توت فرنگیم نمیشدی

خیلی ترسیدم! یه حالت افسردگی بهم دست داده سارا

دندون دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:36 http://roozhaye-zendegie-man.blogsky.com

توت؟؟ توت فرنگی من؟؟؟ توت خوشمزه س.ک.س.ی من؟؟؟؟ الان حالت خوبه؟؟؟

نه دندون راستش خیلی مرگ نزدیکم شد
روحیه ام رو باختم... یادم نمیره

tarlan دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:42 http://tarlantab.blogsky.com/

خدا رو شکر که بخیر گذشت و سالمی عزیزم

ممنون

سارا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 12:45 http://perinparadais.blogsky.com/

ترانزیت کجا بود تو کجا بودی؟تو خیابون داخل شهر؟

من داشتم تو ایستگاه تاکسی می گرفتم که دنده عقب گرفت
آره داخل شهر .فکر کنم واسه یه جایی بار آورده بود

مهربانو دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 13:51 http://www.7168.blogfa.com

صدقه کنار بزار دختر.میشه تو خیابون یکم بیشتر حواستو جمع کنی توت؟؟؟درکت میکنم چ ترسی برت داشته.خدارو شکر بخیر گذشت

بخدا تقصیر من نبود
من فقط داشتم تاکسی می گرفتم برم آزمایشگاه مهربانو

زهره دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 14:04 http://a3moone7om.blogsky.com

الان چطوری توت فرنگی جون؟
خداروشکر که برات اتفاقی نیافتاد
برو صدقه بنداز

خوبم فقط یه جوری ام ... نمی دونمم چجوری

mahee دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 14:28 http://gahnegar.blogsky.com

واااای.خدای من..خداروشکرکه سالمی..صدقه بده حتمن

ماهی خیلی ترسیدم...احساس بدی دارم

پریا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 14:49 http://athletic-programmer.blogsky.com/

مواظب خودت باش توت فرنگی خداروشکر که چیزیت نشد
دقیقا همین مسئله دیروز برای پارسا اتفاق افتاد !!! و کمپوت شد طفلی

یعنی چی؟ ماشین بهش خورد؟

موژان دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 14:56 http://zendegyema.persianblog.ir/

خدا رو شکر به خیر گذشته عزیزم حتما صدقه بده ... تموم شد دیگه بهش فکر نکن

ممنون... باشه موژان
لوس شدم هرچی میشه میام اینجا می نویسم شما رو هم درگیر خودم می کنم

خانومی دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 15:12 http://maaan.blog.ir/

خداروشکر که به خیر گذشت .آب قند بخور دختر صدقه هم بده .

ممنون ... باورت میشه هنوزم دستام گز گز می کنه

ایرا ن دخت دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 15:26 http://delneveshtehayedeleman.blogsky.com

خدارو شکر که الآن سالم وسلامتی ....

ممنون گلم

اسفندونه دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 15:38

سلام
خدا رو شکر من که یه بار وانتی بهم زد و گفت ندیدمت. منم خدا رو شکر طوریم نشد

وانت کوچیکه
این داشت از روم رد می شد اسفندونه
یادم می افته حالت تهوع می گیرم !

هیما دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 15:42

خداروشکر که سالمی...واقعا نمیشه اعتماد کرد

من ایستاده بودم منتظر تاکسی!
تو ایستگاه تاکسی فکرت به این میره که ترانزیت دنده عقب بگیره؟

ندا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 16:05 http://previously.blogsky.com

خداروشکر بخیر گذشت

خدا رو شکر

خانومی دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 16:47 http://zendegiekhanomane.blogsky.com

الهی...
دارم فکر میکنم اون لحظه مث گنجشکی شدی که گرفتنش و قلبش تند میزنه
آب قندی،آب طلایی چیزی بخود عزیزم.

اون لحظه... حس کردم چقد تنهام! هیچ کس نیست... و مرگ از صبح بالا سرم ایستاده بوده و من نمی دیدمش
این حس ها هنوزم همراهمن از صبح

مهدیا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 17:47

واااای چقدر ترسیدم دختر . خدا رحم کرد.

خیلی

شهلا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 18:56 http://rima1360.blogsky.com

خداروشکر الان بهتری؟
چی شد توحواست نبودیاراننده ماشین غول؟

من ایستاده بودم تاکسی بگیرم ماشین نبرده بودم
یه ترانزیت داشته دنده عقب میومده روم منم اصلن متوجه نشدم
یه آقایی از اون طرف اومد هولم داد ... خیلی ترسیدم حتی خم شده بودم داشتم له می شدم که هولم داد

آنا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 19:56

وای خدایا ... خدا چقدر بهت رحم کرده. صدقه بده دخترم.

هعی... دلم گرفته آنا! خیلی

سپیده مامان درسا دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 20:25

خدا رحم کرده بهت خانومی ، صدقه بده یادت نره

خدا.... خیلی رحم کرد سپیده خیلیییییی

وای توت فرنگی جان
مواظب خودت باشه آخه !!
حتما صدقه بده .
خدا پشت و پناهت باشه همیشه

ممنون نگار

دندون سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 09:27 http://roozhaye-zendegie-man.blogsky.com

خدارو شکر که الان خوبی ... حتما صدقه بده.. و واسه خودت اسفند دود کن...

واسه چیم اسفند دود کنم؟

ویولا سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 10:49 http://www.sadafy.persianblog.ir

خدارو شکر بخیر گذشت مواظب خودت باش دختر

چشم

شادی سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 12:03

خدا نکنه توت خوشکلم...من بمیرم ...
خدا رحم کرده و بخیر گذشته الحمدلله

خدا نکنه شادی من....

نیلوفرجون سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 13:31 http://talkhoshirin2020.blog.ir

آخی،خیلی ترسیدی،بهش فک نکن،از ذهنت نمیره ها. منم یه بار وسط دوتا اتوبوس داشتم گیرمیکردم،کم مونده بود له له بشم. الان خوبی؟ جواب آزمایش رو گرفتی؟چی بود؟

خیلی زیاد نیلوفر
انگار اصن مردم دوباره جون گرفتم بخدا دراین حد یعنی!!
نه دیروز می رفتم واسه اون یکی آزمایش.... جوابش هنوز آماده نشده
خوبم دوستم

دل آرام سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 15:25

چه حس بدی
واقعا اعتماد نباید کرد من رو خط عابر چراغ قرمز تصادف کردم!

خوش اومدی عزیزم
واقعن؟ آدم باید با شیش تا چشم بره تو خیابون !!

Ella سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 19:14 http://oceanic.blogsky.com

خداروشکر که به خیر گذشت عزیزم..

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.