سالِ پیش چند روز قبل تر توی یک روزِ برفی فهمیدم که خداوند صلاح دیدن تو، آقا کوچولو باشی. درست روزِ تولدِ بابای خونه(:
همین الآن و در حالِ انتقالِ عکس های شب ِ تولدِ سه نفرمون به لپ تاپ نگاهم محو خنده هات شد. ماتم بُرد به برقِ چشم های خوش رنگت و بی اختیار بارونی شدن چشمهای مامانی.
سلام خانم کم پیدا.
خوبی؟
ای جااانم الان چقد بزرگ شده ها.
از طرف من ماچش کن فسقلی رو
کم سعادتیم
چشم
الهی جانم
خدا حفظتون کنه واسه هم
قربون تو دوست عزیزم
اخخخخ عزییییزم....ببووووسش از طرفم
بهتربشه ایشالله..درراستای پست بعدی
حس مادرانه اش زیاد بود.
اگه ممکنه منو هم لینک کنید.