کسی بیدار شد در من...
همان که به اندازه ی قرن ها  خفته بود....

این منم! 
غرق در ظلمت روزگار نابسامانم...

خدایا! برهانم... به سامان برسانم!
نظرات 65 + ارسال نظر
دل آرام یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 12:03

خوبی خانم؟

نه...
تو خوبی عزیزم؟

دل آرام یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 12:11

چرا نه؟ کاری از دست ما برمیاد خانم؟
من بهترم. در جهت ایجاد نی نی هستیم فعلا:) و دریافت کار جدید و جا افتادن تو کار جدید

خوب میشه همه چی خدا بزرگه

یک بار خوندمت تو این چندروز و خیلی واست خوشحال شدم. واسه نی نی دعا کردم.
مرسی که هستی

تیلوتیلو یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 12:25 http://meslehichkass.blogsky.com/

سلام
چی شدی دختر
خدای نکرده اتفاقی افتاده؟
بلا ازتون دور باشه
یهو رفتی
بی خبر
کلی دلواپسمون کردی
بچه ها هم که هی میگن برای مامان توت دعا کنید
خب معلومه نمیخوای ما بدونیم ولی امیدوارم خبر بدی نباشه

ببخشید
من انگار همه رو نگران کردم.
زندگیم داغون شد توی چندروز... حال روحیم بهم ریخته یکم باید بگذره تا به خودم بیام

دل آرام یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 12:31

ایشالا زودتر همه چی خوب خوب بشه

ممنونتم دلارام

mahee یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 12:39

توت...دعای تو مشتجاب میشه الان.تو یه مادری! قوی باش و دعا کن.

ماهی.... عزیزم!
خیلی خسته ام... خیلی.... بدترین روزهای زندگیمو پشت سر گذاشتم

بانو سین یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 13:00 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

توتی عزیزمممممممممم کجایی چرا خوب نیستی .. وای توتی اینقدر دلم برات تنگ میشه وقتی نیستی وقتی میام اینجارو باز میکنم و هی میبینم میگه رمز میخواد .. لینک کانال هم باز نمیشد ... اینستایی چیزی نداری بدی ؟ حداقل اونطوری ازت با خبر باشم عزیزممم چیکار کنم برات که حالت خوب بشه مامان خانومی جوووون

می دونی... من تو شوکم

ببخشید انقدر حواسم پرته اصن متوجه نشدم سوالت رو
من اینستا دارم اما استفاده زیادی نمی کنم ازش... یعنی نه عکس دارم نه هیچی...
s.n953 آیدیم هس

بانو سین یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 13:15 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

عزیزم .. سخته .... دعا کن خانومی جااانم قوی باش .. توتی پسرک آرامش میخواد .. دعا کن ... منم برات دعا میکنم عزیزمممم ایشالا که همه چیز عالی باشه صدقه بده ... عزیزمی ...

من دلم برای پسرک می سوزه...
خیلی اذیت شده. خیلی
چندروزه آرامشو ازش گرفتم. این ناراحتم می کنه

بانو سین یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 13:46 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

پس دیگه ناراحت نباش ... توکل کن عزیزمممم ... آرامشو برگردون بهش ... عزیز دلی توتی جانکمممم

سعیم رو می کنم عزیزم

نیاز یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 14:06

عزیزم
مامان توتی خدا رو شکر کنم
مهم اینه سه تاییتون کنار هم باشین
گاهی اوقات از بدی های روزگار می نالیم ولی در حقیقت چیزای بهتری کنارمونه که ازش غافلیم مث چیزی که خودت گفتی
عزیزم مواظب خودت و گلابی بزرگ و فسقل گلابی باش

خداروشکر که همو داریم!
چشم

ایران دخت یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 14:07 http://delneveshtehayedeleman.blogsky.com

سلام توت جونم...
امیدوارم در روز هایی که در پیش داری کلی خبر خوب و خوشحال کننده و پر از انرژی مثبت بهت برسه....

مرسی گلم

تیلوتیلو یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 14:24 http://meslehichkass.blogsky.com/

تو مادری
آروم باش
ما فقط از دستمون دعا برمیاد
اما تو الان خودت از همه به خدا نزدیکتری

آرومم دیگه(:

Macaron یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 14:51 http://macaron.blogsky.com/

خداروشکر که حال همسرت بهتره خانمی.
تو الان باید مواظب خودت و نی نی خان باشی.
میدونی چقدر استرس و تنش برای نی نی بده.
میدونم خیلی سخته ولی به خاطر پسرتم که شده باید اروم باشی، همه چیز رو به خدا بسپر، مطمئن باش که همه چیز به خوبی پیش میره.

مواظب خودت باش توتی
خیلی خیلی مواظب خودت و گل پسری باش.

ممنون پریا... چشم

نیلوفرجون یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 14:58 http://talkhoshirin2020.blog.ir

سلام. فک میکردم تغییراته هورمونیته که حسش نیست بیای. خوبه حالش؟ان شاالله اوضاعتون خوب بشه. خیلی ناراحت شدم .

ببخش ناراحت شدی نیلو

نل یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 15:31 http://ykishodan.blogsky.com

سلام توتم.خیلی خوشحالم از برگشتت:)
برات خیلی خیلی دعا میکنم.انشالا انشالا تمام مشکلاتت حل میشه:)

(:

نازمهر یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 15:44

توت عزیز انشالله خدا به یمن وجود فرشته کوچولوی زندگیتون بهتون کمک کنه این روزها رو بگذرونی و همه چیز ختم به خیر بشه.
خدا الرحم الراحمین هست
مهربانیش به ما از مادرمون هم بیشتره و تو الان مادری و میتونی خوب درک کنی پس خدا چقدر ما رو دوست داره

ممنونم عزیزم....

مهدیا یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 16:59 http://mahdia.blogsky.com

وای توت من اینقدر نگرانت شده بودم.امیدوارم که اتفاق بدی نیافتاده باشه.خوبی؟

خوبم (:

مهدیا یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 18:36 http://mahdia.blogsky.com

پست بالاتو خوندم.اخ توت عزیزم.چقدر تو استرس بودی تو.با این وضعیتت بیشتر مراقب خودت باش.امیدوارم هر چه زودتر همه ی حس های بدت ازبین بره.خیلی مراقب خودتون دوتایی باش.

چشم

موژان یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 18:59 http://zendegyema.persianblog.ir/

چی شده عزیزم ؟! بمیرم الهی اصلا خبر نداشتم چی شده چی بهت گذشته این مدت ؟! وای توت عزیزم شرمنده تم بخدا

دشمنت شرمنده! شرمنده واسه چی آخه موژانی...

غزال یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 20:02 http://yaldayeshab.blogsky.com

توت عزیزم.....انشالا که خدا زودتر روزای بدو از زندگیت برداره....خدا رو شکر بخیر گذشته...توت مواظب خودتو پسر کوچولومون باش...

شمام مواظب خودتون باش.... حالت بهتر شده غزاله؟

مونا یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 20:30

سلام
خیلی وقته میخونمت ...
ولی فکر کنم تا حالا یا برات ننوشتم یا نهایتا یکی دو بار نوشتم
خیلی نگران شدم که یه دفعه رفته بودی
از وبلاگ نل و ماهی خبر دار شدم رفتی تو غار تنهایی
برای خوب شدن حالت دعا کردم
خوشحالم که برگشتی
عزیزم دعا میکنم همه چیز درست بشه
و ایمان دارم که میشه
خدا خیلی مهربونه
خیلی ...

خیلی بیشتر از اونی که تو تصورات ما بگنجه
میسپرمت دست مهربونی خدا
توکل به خودش
ایشالا همه چیز خیلی زود خیلی خوب بشه برات

سلام
ممنونم ممنونم... بازم ممنونم

Amitis یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 23:29

من بیشتر نگرانت شدم:( به نی نی فکر کن ، استرس براش بده !! زندگی همه به فاک !!

نگران نباش عزیزم خوبیم ما

مبی یکشنبه 18 بهمن 1394 ساعت 23:36 http://inthisworld.blogsky.com

توکل کن به خدا توت خانوم. خدایی که اون نی نی رو گذاشته توی وجودت حواسش به همه جای زندگیش هست، همینطور مامان و بابای اون کوچولو. اوضاع درست میشه توت خانوم. توکل به خدا.

خودمم داشتم فکر می کردم شاید اگه اون نبود اتفاقای بدتری پیش می اومد... شاید بخاطر اون خدا بهمون لطف کرده باشه!

مریم بانو دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 01:09 http://rozhan313.blogsky.com

خدایا اوضاع زندگی توت رو روبه راه کن....

فدای تو بشم

ویولا دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 02:31 http://www.sadafy.persianblog.ir

عزیز دلمممم نگرانت بودم و بهت دسترسی نداشتم، نمیدونستم چطور پیدات کنم، الان که از خواب ، اشفته بیدار شدم گفتم بزار برای بار چند دهم رو لینکش کلیک کنم و باز شد وبت...
عزیزم خدارو شکر که بخیر گذشته ، خیلی تلخ و استرس اور بوده شرایطت متوجه هستم، متاسفانه منم شرایط بدی رو تو بارداریم تجربه کردم و پسری خیلی اذیت شد، ولی اینها هیچکدوم نباید خوشی ترو از داشتن معجزه ی درونت خراب کنه، مطمعنم بخاطر اون خیلی بهتر میتونی با مشکلات کنار بیایی.... راستی پس تکون خورد.... حست چی بود اولین بار؟ به قدرت خدا ایمان اوردی... بغض کردی؟ بیشتر عاشقش پسرت شدی؟... مواظب خودت باش عزیزم...این روزها هم میگذره...

ای خدا! ببخش منو مامانی که تو و پسرکت رو انقدر ناراحت کردم
وای! شوک شدم از تکونش... وقت کنم می نویسمش
عاشق ترم کرد!
مواظب خودت باش عزیز دلم چندروز دیگه میاد بیرون اون مسافر کوچولوی اسم قشنگتون

Maryam دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 07:14

توت عزیزم ،من واقعا نفهمیدم چه اتفاقی افتاده اما برات صبر ارزو میکنم ، وامیدوارم اونکس درجه یکت نبوده باشه

عزیزم....
همسرم بود! اما به خیر گذشت
ببخش نگران شدید

دندون دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 08:50

توت فقط میتونم بگم نگرانتم خیلی مواظب خودت باش... الان همسر چطوره؟ فکرشو نکن خوب... درست میشه گاهی خدا شوخیش میگیره میخواد سخت امتحانت کنه... صبور باش... خوشیا زود میرسه...

الان که دیگه خوبه...
یه ماچ بده ببینم لپوی من

آیدا دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 09:04 http://Aiiidddaaa.blogfa.com

توتی چی شده؟ واقعا نگران شدم وقتی بسته بود اینجا
کی تصادف کرده؟
نگرانتم عزیزم

دیگه گذشت آیدایی....
همسرم تصادف کرده بود
خوبم من... تو خوبی؟

آوا دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 09:05 http://ava-life.blogsky.com

ناشکری نکن عزیز....برا مال دنیا غصه نخور ،خدا قسم یاد کرده روزی بنده هاشو میرسونه، شک نکن میخواد بهترش و بهت بده که اونو گرفته.
انشاالله همسرت چیزیش نباشه و خوب بشه
به فکر اون آقا که تو دلته باش

بخدا واسه مال دنیا نیست آوا
همه چی گره خورد
ممنونم عزیزم... چشم

ر مثل رسیدن دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 09:12

سلام توت خوبی . بلا به دور . بد نباشید . امیدوارم که زود همه چی درست بشه . آنروز که اومدم و دیدم وبت رو رمزگذاری کردی خیلی ناراحت شدم نگران شدم که چه اتفاق مهمی افتاده که در این خونه رو بی خبر بستی و رفتی . خدا را شکر که برگشتی خدا را شکر که حالتون خوبه . حرص نخور مثل همیشه شاد و امیدوار باش یادت نره توت خوشمزه بخند ...

می خندم نگار جان.... توام بخند ولی (:

بیضا دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 09:22

توت عزیزم ایشالا بزودی مشکلاتت حل بشه و زنده ګیت روال عادی بګیره فقط ازت میخام که مواظب خودت و پسرک باش. موفق باشین

چشم... ممنون عزیزم

شکیبا دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 11:21 http://sh44.blogsky.com

سلام
خیلی ناراحت شدم بعضی وقتا از زمین و اسمون برای ادم میباره ما هم تجربه کردیم اما حل میشه همه چی درست میشه صبور باش و مراقب کوچولوی نازت استرس اصلا براش خوب نیست
باور کن همه چی درست میشه

سلام شکیبا خانم جان

رهآ دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 14:00 http://colored-days.blog.ir/

عزیزمممم .. توت ... مادری ...
این روزآ هم میگذره .. روزآی ِ سخت موندنی نیست ...
ان شالله همه چی به لطف خدا درست شه، و زندگی تون رو روال عادی بیفته. توکل به خدا ...
:*

و چقدر خوبه که موندنی نیست اگرنه دق می کردیم
ممنونم رها... مواظب خودت و گل پسر باش

نارسی دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 15:04

توت عزیزم ایشالا که هرچه زودتر مسائل حل بشه و روزگار بر وفق مرادت بشه عزیزدلم...

همه خوب باشن انشالا

مهناز دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 15:57 http://www.1zan-moteahel.blogsky.com

سلام توتی.بهتری؟
همه اش خدا خدا میکردم این بسته شدن وبلاگت دلیل بدی نداشته باشه!
الان که خوندمت،خیلی ناراحت شدم.بازم خداروشکر که سالمید.
برای منم زیاد پیش اومده که یه جاهایی فکر کردم این دیگه،آخرشه!اونوقت بعدش بلافاصله بلایی سرم اومده که بفهمم،نه!بدتر از اینم میشه!!!
ایشالله که دیگه بد نبینی و اتفاقای خوب براتون بیفته.
مواظب همدیگه و توت کوچولو باشید عزیزم.میبوسمت

سلام مهناز جان
ممنونم
عمه شدنت هم مبارکه عمه خانم

شبنم ع سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 01:41 http://vaalsehastii.blog.ir

سلام توت بانو
خوبی؟ بهتری؟
توکل کن مامان خانم... همه چیُ بسپار دست خدا... خدا خودش مواظبه همه چیه شک نکن
پسرکت مامان توت آروم میخوادااااااااااا

سلام عزیزم
خوبیم خدارو شکر... گذشت دیگه

دخترک سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 02:16

کجااااااااایی؟چرا اینجا رو بسته بودی رمز داشت اصلا بهت هیچ جوره دسترسی نداشتیم توت بانو جان.
حالت انشالله بهتر شده باشه

(:

نل سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 08:35 http://ykishodan.blogsky.com

هوای مشهد برفیه امروز.نمیدونم چرا اینقدر دلم میخاد برات دعا کنم ک دیگه نگران نباشی.و انشالله توی زمستون بعدی با همسر عزیزت و نی نی دوست داشتنیت برین کلی برف بازی فارغ از هرگونه مشکلات.(خب اونجوری نخند.نی نی رو گرم میپوشونین دیگه^_^)
همش بخندین و سالم باشین:)

چقد خوبی آخه تو!

عسل سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 19:03 http://withgod.persianblog.ir

توت عزیزززز؟ بهتری الان؟ ما برات دعا میکنیم که همه چیز ب حالت اول برگرده :) و حالت دوباره خوب خوب بشه:)

مرسی عسل
بخدا کامنت هارو می خونم شرمنده میشم که دوستامو ناراحت کردم
ممنون که به یادم بودی

پیچک سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 22:17 http://duallove.blogsky.com

توت چی شد چرا رمز دار بود وبلاگ من واقعا هی میگفتم چی شدع؟الان خوبی؟

(:

پیچک سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 22:18

میشه رمز بدی بخونم؟؟؟؟هرچی هست حل میشه میگذره توت جان توکل بر خدا

عزیزم رمز چهارتا یک هست

رهگذر چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 00:00

سلام توت جان... از ماهی خبر نداری...

سلام
یکم ذهنش آروم شه باز می کنه وبش رو

دخترک چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 02:32

انشالله دل و ذهن و فکر تو تمیز بشه مثلِ هوای تهران بعد از بارش برف و بارون
نه که جسارت باشه توتی، به لحاظِ آرامش میگم

انشالا
می دونم عزیزم تو گلی ....

دخترک چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 14:13

پس این کامنتای من کوووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟/
نفس کـــــــــــــــــــــــــش

ببخشید دخدرم

مهدیا چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 20:41 http://mahdia.blogsky.com

انلاین بودم نظرت رو خوندم.نگران شدم توت عزیزم.من با پستم ناراحتت کردم.ببخشید.الان خوبی؟مراقب پسر کوچولوی شکمو باش.

ناراحت نشدم مهدیا... راحت باش تو نوشتن
خوبم من... تو چطوری؟
چشم

پیچک چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 21:16 http://duallove.blogsky.com

تموم انرژی مثبت هامو امروووووووز روانه تو کردم انیدوارم آروم تر شده باشی حرف دیگه ای نیست بگم امیدوارم درست شا؟نمیگم فقط دعا میکنم اروم شی و دوباره بسازید باهم شکست مالی برای همه زندگی ها هستتتت

مرسی از این اندازه لطفت پیچک... با وجود گرفتاری های خودت....

مریم بانو پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 21:09 http://rozhan313.blogsky.com

شیکموییش ب من رفته:))) چیا دوست داره حالا ؟؟؟
بهتری توت ؟ اوضاعت بهتره ؟

همه چی دوست داره... به باباشم رفته اونم شکموعه
خوبم عزیزم

نل پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 22:35 http://ykishodan.blogsky.com

پرواز کن آن گونه که می خواهی وگرنه پروازت می دهند
آن گونه که می خواهند...

(:

دختر همساده جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 03:42 http://zizinet.blog.ir

آقا من اومدم اینجا شدیدا ازت انتقاد بکنم به پسرت بگو گوشاشو بگیره تو روحیه اش تاثیر منفی نذاره..
میدونی من چند وقته ازت خبر ندارم؟؟
یه کاری داشتم هی میخواستم بیام کامنت بذارم هی میدیدم وب رمز داره..
اصلا چه معنی میده من رمز نداشته باشم هاااان ؟؟

هیچ کس رمز نداشت بخدا. چیزی نمی نوشتم آخه

دختر همساده جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 03:46 http://zizinet.blog.ir

الان از تو کامنتها رمز پست رو دیدم و رفتم خوندمش دیگه دلم نمیاد دعوات کنم :((
متوجه شدم جریان رو...
فدات بشم .. برای آرامش دلت و باز شدن گره ها دعا میکنم عزیز دلم..

مرسی زینب جان من

مریم جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 05:21

توت جانم ،کامنتامو تایید نمیکنی که،از طرفیم این رفتار به شخصیت تو و بلاگت نمیاد، دلم خیلی شورت رو میزنه،امیدوارم فقط هرچه زودتر تموم بحرانهات تموم شه، توروخدا بی خبرمون نذار

ببخشید... ما خیلی بهتریم خانم دکتر نگران نباشین

نیلوفرجون جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 10:10 http://talkhoshirin2020.blog.ir

سلام بر توت عزیز

سلام دوست من

نل جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 11:58 http://ykishodan.blogsky.com

توت همه اینها میگذره.تو الان دوتایی.قویتری:)
لحظات سختی رو پشت سر گذاشتی اما خدا هست.تو هستی.همسرت هست.نخودتم هست:)
دیدی؟همه اش گذشت!سخت گذشت اما گذشت و میگذره..
انشالله از این ب بعد بهتر و شادتر میگذره.خیلی شاددتر :)

من خوبم نل... جدی خوبم! یکم انرژیم تحلیل رفته اما خوبم

وااااای خدا،نمیشه ی دقه بدیش ب من حساااابی ماچش کنم
آخ دلم رفففففففت واسه داماد شکموم((((:

نمیشه وگرنه می دادمش (:
دخترت هی باید غذا درست کنه دیگه واسش!

دختره من دست ب سیاه و سفید نمیزنه هاااااا،گفته باشم
پسر خان رو بفرست کلاس آشپزی

ای بابا... چشم نازشم می خریم

شیشه جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 23:10 http://sangoshishee.blogsky.com

باران جان
حال امروز شما آرزوی خیلی از خانم هاست . کافیه یکبار بری بیمارستان و بخش IVF . شکر خدا کن و قوی باش و برای همه دعا کن

من شاکرم و دعاگو واسه همه ی اونایی که منتظرن....
اما ارتباطی بین مشکلم و این موضوع نبود عزیزم
ممنونم ازت

دخترک شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 02:25

توت فرنگی بانو جان من تازه از توی کامنتا فهمیدم چی شده. خدا رو شکر الان بهترین. انشالله بهتر از این میشین. خدا همیشه همراه و یاورتون باشه

ممنونم

بانو سین شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 10:12 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

توتی جاااان عزیزممم خوبی فدات شمممم فدای پسرک شیکموووووو بهتری عزیز دل ؟ لاووو یو

خوبم عزیزم.. تو چطوری؟

جلبک خاتون شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 18:29 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

بی معرفت به من میگی طلاق منو از پسرکت میگیری و کلی باهام دعوا میکنی بعد میری ناز زن جدیدشو میکشی؟

دلم گرفت....

با بانو لبخند هم قهرم اصن...

من بهش گفتم تو زن اولشی...
تازه یه نیلوفر هست اونم گفته دخترش عروسمه

هیچی زن اول نمیشه ولی تینا ...

دخترک شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 20:34

چندتا پسر بزا دخترا رو از مجردی در بیاری
به ثوابش فکر کن توت البته توت فرنگیِ قاطی

بابا من چیکاره بیدم...
من نمی تونم دست رد به سینه ی دوستام بزنم که
از بس مهربونم

مهدیا شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 23:06 http://mahdia.blogsky.com

خبر نداری توت.این جلبک خاتون ما قراره جاریه من هم بشه.یه فکری به حال این پسر ت بکن.

چه بانمک .اسم پسرت رو می گه.حتما تو هم کلی کیف می کنی...

عهههههه؟ که اینطور
قولش رو به شمام داده بعد میاد اینجا به من میگه خیلی بدیییی

آهااای تیناااا کجایی نفس کش؟

اول کیف می کردم الان رفته تو سرم صداش

بانو(: یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 00:24 http://banolabkhand.blogsky.com

ینی مینا هم اسم دامادمو میدونه و من نمیدونم
حالا بزار اگه ب دخترم یاد ندادم اصن نذاره بیاد پیشت

هاهاها....
از الان مادرزن بازی در میاری بانوی لبخندناک؟
داشتیم خانم دکتر؟

نیلوفرجون یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 08:53 http://talkhoshirin2020.blog.ir

میخاستم دعوات کنم دیدم هنوز یادته چه قول و قرارایی گذاشتیم. والا،دخترمن گناه داره،دلش میشکنه. برنامه ریزی میکنیم،دختر بانو برای شکموت آشپزی میکنه،تینا هم کارای دیگه،دخترمنم نظارت چیکار به پرنده طفلک داری،بیچاره دخترم

الان تینا و بانو میان می کشنت
چرا بیچاره دخترت نیلو؟ مگه می خوام بخورمش؟

ویولا یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 11:59 http://www.sadafy.persianblog.ir

سلام خوبی؟ بهتر شدی؟ همه چیز رو به راهه؟
وای من وقتی با کامنت دونی بسته مواجه میشم انگاری می رم تو دیواررررر بالاغیرتن نبند
راستی اسم نی نی شما چیه؟

(:

رسیدن دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 09:48

سلام توت خوبی؟ میبینم که توت مادر پسره !!! مبارک باشه اما دیگه باید بگم گلابی کوچیکه انشالله که تنش سلامت باشه . چرا بخش نظرات پست های جدید رو بستی؟

سلام عزیزم. ما خوبیم خداروشکر. تو چطوری؟
ممنونم سلامت باشی
پست بعدی بازه نگار جان

دخترک پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 19:04

این سی و نهم اونوقتش با کدوم کلمه کیدی تو به اینجا رسیدی توت؟خجالت بکش تو دیگه مادر شدی برو از خدا بترس
خااااک وچوکم
برم که مادرم گفته با دوستان ناباب به خصوص توتِ ناباب معاشرت نکن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.